کد مطلب:303712 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:142

جلالت زهرا
اشعار زیر از میرزا محمود فائز مازندرانی است این قطعه شعر دارای مضامین بسیار بلند و عالی است و با آهنگ مخصوص می توان آن را قرائت كرد برخی از ابیات این قطعه شعر در اینجا آمده است:


رهین جودش هزار آدم

گدای كویش هزار حوا


كنیز بزمش هزار مریم

غلام عزمش هزار عیسی


پدر محمد (ص) علی است شوهر

دو نور عینش شبیر و شبر


چو زینبش داد خداش دختر

كه شد كنیزش هزار لعیا


شریف اصلی زباب و مادر

نجیب نسلی زچار گوهر


از این جلالت هزار احسن

از این بزرگی هزار اهلاً


چو در جهانش نبود همسر

خدایش آورد به عقد حیدر


وكیل جبریل نبیش شاهد

خداش عاقد به عرش اعلا


فلك منور زنور زهراست

بهشت دار سرور زهراست


جهان صراط عبور زهراست

كه دل نبسته به مال دنیا


نجات اندر ولای زهراست

بهشت كمتر عطای زهراست


به دشمنانش سقر معین

به دوستانش جنان مهیا


به لیف خرما بدیش بالین

زپوست تختی بدیش تزیین


به لقمه نانی بدش تحمل

زجرعه آبی بدش شكیبا


و اینك در مصائبش


زبار محنت قدش كمان بود

هماره اشكش به رخ روان بود


چو بلبل از غم نواكنان بود

زدرد داغ و فراق بابا


شكسته پهلو ز صدمه در

شكسته بازو زقوم كافر


زدند آتش به خانه وی

حیا نكردند زرویش اصلا


فغان كه احمد به خاك پنهان

عدو به منبر نشسته شادان


علی نشسته به كنج عزلت

سرشك افشان دو چشم زهرا


شده است نیلی زضرب سیلی

رخ چو ماهش زجور اعداء [1] .



[1] بر گرفته از جلد اول رياحين الشريعه.